1- یادداشت امروز درباره طرح هدفمندی یارانه هاست ولی دو ماجرای زیر می تواند ورودیه درخور توجهی برای آن باشد، یا لااقل این که نگارنده چنین تصوری دارد. الف: همزمان با حضور احمدی نژاد در میان جمعیت انبوه مردم ضاحیه در سفر حماسی اخیر که به استقبال وی آمده بودند، نیروهای مقاومت براساس یک سنت دیرینه، صدها تیرهوایی شلیک کردند. در این میان، گلوله ای که از یک ضدهوایی شلیک شده و عمل نکرده بود در بازگشت به زمین روی بدن یکی از رزمندگان حزب الله که در جمع متراکم و بی نظیر استقبال کنندگان ایستاده بود فرود آمد و براثر شتاب ناشی از سرعت سقوط، بخشی از سینه وی را شکافته و در آن جای گرفت. رزمنده حزب الله اگرچه از درد به خود می پیچید ولی زبان به کام گرفت و نه فقط فریادی به نشانه درد که واکنشی طبیعی و قابل انتظار بود، نکشید، بلکه صدایی نیز برنیاورد. چند دقیقه بعد در حالی که احساس می کرد رو به بی هوشی می رود، تلاش کرد به آرامی از میان جمعیت بیرون برود و... در این هنگام بود که اطرافیان متوجه ماجرا شدند و با مشاهده رگه های خون که روی پیراهنش دویده بود او را به بیمارستان رساندند و خوشبختانه خیلی زود مداوا شد. وقتی از این رزمنده حزب الله پرسیدند که چرا بلافاصله بعد از اصابت گلوله عکس العملی نشان نداده بود تا بی وقفه به بیمارستان منتقل شود؟ در پاسخ گفته بود؛ رخداد بزرگی در حال وقوع بود. واقعه ای که تمامی بافته های دشمنان علیه مقاومت لبنان را نقش بر آب می کرد. و من بیم آن داشتم که فریادم از درد، توجه حاضران را از آن رخداد عظیم به یک «ماجرای فرعی»! جلب کند و... ب: چند سال پیش، در هفته دفاع مقدس، خاطراتی همراه با تصاویر مستند رزمندگان اسلام که در عملیات والفجر8 - عملیات منجر به فتح «فاو» - شرکت داشتند از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد. عملیات با عبور بسیجیان غواص از پهنه پرخروش اروند و در تاریکی شب آغاز می شد. این عبور شبانه بایستی در سکوت کامل صورت می پذیرفت. یکی از رزمندگان بعد از عبور از اروند به حالت درازکش در ساحل فاو مستقر شده بود که دو تن از نگهبانان بعثی بی آن که او را دیده باشند به محل استتار وی نزدیک شدند. یکی از آنها پای خود را روی انگشتان دست بسیجی غواص گذاشت. معلوم بود که متوجه حضور او نشده اند. گپ و گفت دو نظامی عراقی چند دقیقه ای به طول انجامید در حالی که دست از سرما کرخت شده رزمنده بسیجی زیرسنگینی وزن نگهبان بعثی قرار داشت و بسیجی از درد به خود می پیچید، اما نه فقط کمترین صدایی به نشانه درد از دهان مقدسش بیرون نیامد، بلکه از کوچکترین حرکت دست نیز خودداری کرد... مجری برنامه یا تهیه کننده آن- دقیقاً به خاطر ندارم- از این بسیجی دلاور و پاکباخته که مصداق «و منهم من ینتظر» است علت تحمل درد و سکوت آن شب وی را پرسید؛ و او در پاسخ گفت؛ عملیات سرنوشت سازی در پیش بود و اگر صدایم درمی آمد و یا کمترین حرکتی می کردم، عملیات لو می رفت و... 2- هدفمندی یارانه ها در یک کلمه، یعنی «توزیع عادلانه بیت المال» یعنی «بلندترین گام در ساماندهی اقتصاد سالم» یعنی «رساندن یارانه به کسانی که حق آنان است و پیشگیری از اسراف و تبذیر در بیت المالی که متعلق به همه مردم ایران است» و بالاخره، هدفمندی یارانه ها برخلاف آنچه که برخی به غفلت و شماری به شیطنت تبلیغ می کنند؛ «حذف یارانه ها» نیست، بلکه «ساماندهی یارانه ها و برخورداری همگان از یارانه های دولتی به تناسب درآمد آنها» است. دشمنان بیرونی اگرچه برای سوءاستفاده تبلیغاتی از مراحل اولیه اجرای طرح هدفمندی یارانه ها که به طور طبیعی با اندک دشواری های آغازین همراه است، گوش خوابانده اند و علاوه بر بوق های تبلیغاتی غرب، دنباله های داخلی خود را نیز به کار گرفته اند ولی نه فقط اقتصاددانان آمریکایی و اروپایی، بلکه مقامات سیاسی و مراکز استراتژیک غرب، نظیر «آمریکن اینترپرایز»، «شورای روابط خارجی آمریکا» و لابی صهیونیست ها در آمریکا- آیپک- نیز انکار نمی کنند که «جهش اقتصادی» و «گام بلند در ساماندهی و بهینه سازی مصرف» نتیجه قطعی اجرای این طرح خواهد بود. دومینیک گیلوم، اقتصاددان برجسته و بلندآوازه غربی با اشاره به منابع و ذخایر سرشار کشورمان می گوید «ایران با برخورداری از ثروت فراوان ملی و بدهی اندک خارجی، هفدهمین اقتصاد بزرگ دنیاست ولی این ثروت انبوه آنگونه که باید، مدیریت نمی شود.» گیلوم در ادامه تحلیل خود که در سایت آنلاین صندوق بین المللی پول- IMF- آمده است، به طرح هدفمندی یارانه ها اشاره می کند و آن را گامی بلند برای مدیریت علمی و روزآمد ثروت ملی در جمهوری اسلامی ایران نامیده و می نویسد «با هدفمندی یارانه ها در ایران، اگرچه قیمت برخی کالاها و از جمله حامل های انرژی در مرحله اول افزایش می یابد ولی بعدها با افزایش قیمت های بین المللی که شامل حامل های سوخت نیز خواهد شد، اقتصاد ایران و برخورداری مردم از آن رونق می گیرد.» وی در ادامه تحلیل اقتصادی خود می نویسد «طرح هدفمندی یارانه ها در ایران به گونه ای هوشمندانه تدوین شده و مولفه های قانونی قابل اجرا و قابل قبولی در آن پیش بینی شده است» و می افزاید «50درصد درآمد حاصل از هدفمندی یارانه ها در همان سال اول اجرای این طرح به خانواده ها باز گردانده می شود و جای خالی ناشی از کاهش برخی از یارانه ها به طور کامل جبران می شود و خانواده ها برخلاف گذشته که اختیاری در هزینه کردن یارانه ها به دلخواه خود نداشتند، می توانند انتخاب کنند که این مبلغ را به خرید چه چیزی و چه کالا و یا خدماتی اختصاص دهند». توضیح بیشتر آن که، قبل از طرح هدفمندی یارانه ها، به عنوان مثال؛ همه مصرف کنندگان بنزین، از یارانه مساوی دولتی و از کیسه بیت المال برخوردار بوده اند. در این حالت آن بخش از توده های عظیم مردم - چه شهری و چه روستایی- که اتوموبیل شخصی ندارند، بی آن که بخواهند و یا راضی باشند، هزینه بنزین دارندگان خودروهای شخصی را پرداخت می کنند، یعنی از بیت المال که متعلق به آنهاست پرداخت می شود. آیا عادلانه است؟!... چرا باید فلان کشاورز روستایی و یا کارگر و اقشار مستضعف، هزینه بنزین فلان ثروتمند را که مثلاً چند خودرو در اختیار دارد، پرداخت کنند؟ البته، در این هدفمندی، بنزین مصرفی خودروهای عمومی مستثنا شده است. به آمار زیر توجه کنید؛ - 9درصد سوخت جهان در ایران که دارای یک درصد جمعیت جهان است، مصرف می شود. و به قول «رومان زیتک» یکی از اقتصاددانان آمریکایی، از جیب کسانی که خودرو ندارند بیرون آمده و به هدر می رود. رومان زیتک می گوید؛ «برای درک این ناهنجاری ، کافی است در خیابان های تهران و یا برخی دیگر از شهرهای بزرگ ایران حضور پیدا کنید، وقتی در تهران قدم می زنید از فراوانی خودروهای تک سرنشین تعجب می کنید. پدیده ای که برای جمعیت 12 میلیونی تهران- که اکثر آنان اتوموبیل ندارند- فقط آلودگی غیرقابل تحمل هوای تنفسی آنها را به ارمغان می آورد... برخی از روزها، شما حتی نمی توانید، کوههای زیبای اطراف تهران را تماشا کنید». این سهم توده های مردمی است که خودرو ندارند ولی هزینه بنزین دیگران را می دهند! - مصرف سرانه انرژی در ایران با جمعیت 70 میلیونی، برای هر نفر بیش از 5 برابر مصرف سرانه اندونزی با 225 میلیون جمعیت، 4 برابر هند با جمعیت یک میلیارد و 122 میلیون نفر و 2 برابر چین با یک میلیارد و 300 میلیون جمعیت است!... مابه التفاوت این آمار و ارقام را به تناسب میزان جمعیت محاسبه بفرمائید مغزتان سوت می کشد .حالا این مابه التفاوت را به تومان تبدیل کنید... این مبلغ کلان و نجومی از بیت المال هزینه می شود. یعنی از کیسه ای که متعلق به 70 میلیون ایرانی است و فقط یک اقلیت از آن بهره می برند. کدام انسان عاقل، دلسوز ، مردمی و خواهان پیشرفت و سربلندی این مرز و بوم می تواند با ادامه این ناهنجاری موافق باشد؟! 3- بنزین فقط یک نمونه است و انتخاب این نمونه در یادداشت پیش روی به این علت است که سهمیه بندی بنزین بخشی از طرح هدفمند کردن یارانه ها بوده و خوشبختانه با موفقیت نسبتاً چشمگیری روبرو شده و نتیجه آن می تواند زمینه ای برای ارزیابی ادامه طرح مورد اشاره باشد. اکنون به ارقام زیر توجه کنید؛ - با اجرای طرح سهمیه بندی بنزین از تیرماه 1386 تا پایان اسفندماه سال 1388 به طور متوسط، روزانه 20، 22 و 34 میلیون لیتر و در مجموع بیش از 27 میلیارد لیتر بنزین صرفه جویی شده است. - اگر سامانه هوشمند سهمیه بندی بنزین اجرا نمی شد، میزان مصرف این حامل انرژی در سال جاری به 100 تا 120 میلیون لیتر در روز می رسید. - قبل از سهمیه بندی بنزین، تعداد قابل توجهی از شرکت های خصوصی، حجم فراوانی از بنزین را به منظور تبدیل آن به فرآورده های دیگر تحویل می گرفتند ولی بعد از سهمیه بندی هنگامی که دولت از آنها خواست با ارائه فاکتور و شفاف کردن موارد مصرف برای ادامه دریافت بنزین مورد نیاز مراجعه کنند، تنها چند شرکت حاضر به مراجعه شدند و بررسی های بعدی نشان داد که بنزین های دریافتی به بهای قبل از سهمیه بندی -بخوانید به بهای مفت- را به جای تبدیل به فرآورده های اعلام شده، به کشورهای دیگر قاچاق می کرده اند. یعنی مردم کوچه و بازار و مخصوصاً اقشار مستضعف سهم خود را از بیت المال مسلمین به قاچاقچیان بنزین تحویل می دادند!! گفتنی است که مابه التفاوت حاصل از پیشگیری این غارتگری معادل 5/1 میلیارد تومان در روز بوده است. به گزارش موسسه امنیت جهانی آمریکا- IAGS- توجه کنید؛ در این گزارش آمده است، «جمهوری اسلامی ایران با طرح هدفمندی یارانه ها در بخش انرژی و مخصوصاً بنزین، به مقابله با تحریم های اقتصادی آمریکا برخاسته و باید اعتراف کرد که پیروز این مقابله بوده است». 4- اکنون به دو نمونه یاد شده در صدر این یادداشت باز می گردیم. و این پرسش را پیش می کشیم که آیا طرح هدفمندی یارانه ها به اعتراف دوست و دشمن، اولین گام ضروری برای یک جهش اقتصادی و به نفع ملت نیست؟ اگر چنین است- که هست- آیا حمایت این طرح و کمک به دولت برای عملیاتی کردن آن وظیفه شرعی، ملی و منطقی همه مسئولان و تمامی دلسوزان و مردم دوستان نیست؟! مگر نه این که اجرای این طرح، خواسته بر زمین مانده همه دولت ها طی سه دهه اخیر بوده است؟ این خواسته اگرچه در دهه اول انقلاب به علت مسائل خاص مربوط به جنگ فرصت عملیاتی شدن نداشت ولی دولت های سازندگی و اصلاحات ضرورت اجرای آن را نه فقط انکار نمی کردند، بلکه بر این ضرورت تاکید نیز داشتند، اما متاسفانه بنا به عللی - که همه آنها منطقی نبود- پای در میدان عمل نمی گذاشتند و انجام این وظیفه خطیر به دولت کنونی واگذار شده است. دولتی که نشان داده است منافع ملی را در صدر اهداف خود دارد و آن جا که پای خدمت به ملت در میان باشد نه فقط از وسوسه خناسان بیرونی و نق زدن دنباله های داخلی آنها نمی هراسد، بلکه آن وسوسه ها و این نق زدن ها را به فرموده حضرت امام راحل(ره) و خلف حاضر او، نشانه کارآمدی کار تلقی می کند. 5- و بالاخره در این میان نباید و نمی توان از ضرورت همکاری صمیمانه همه قوا و تمامی مسئولان، لزوم توجه به پیشنهادات دلسوزان- هر چند منتقد-، روشنگری برای مردم و مخصوصاً مقابله جدی با سوءاستفاده کنندگان و اخلال گران، غفلت ورزید. آن هم در حالی که دشمنان تابلودار بیرونی و فتنه گران داخلی وابسته به آنها، از هیچ تلاشی برای توهم پراکنی و کارشکنی در اجرای این طرح شکوفایی آفرین دریغ نمی ورزند. بدیهی است که مردم از دشمنان بیرونی و درونی انتظاری ندارند، اما به یقین، ناهمراهی کسانی را که از آنان توقع همدلی دارند و ناهمدلی آنانی که باید همراه باشند و... را نمی پسندند و انتظارشان از همه مسئولان دلسوز آن است که اگر در برخی از زمینه ها با دولت اختلاف نظر هایی دارند - که می تواند طبیعی و منطقی نیز باشد - در این مقطع حساس، نظرات را به دست اندرکاران اجرای طرح منتقل کنند و برای تحقق این طرح کارآمد، به دولت یاری برسانند. حسین شریعتمداری
امام زمان علیه السلام در توقیع شریف خود فرمودند: ما را از شیعیان دور نگه نمی دارد مگر اعمال و رفتارهای آنان که به ما می رسد و برای ما ناخوشایند و دور از انتظار است. (بحارج53ص177)